یک قفس آزادی

کنم هرشب دعايی کز دلم بيرون رود مهرت ولی آهسته ميگويم الهی بی اثر باشد...

۶/۱۱/۱۳۸۵

گریه فراق

در فراقت چه تلخانه گريستم بي تو هر دم را من چگونه زيستم بي تو دمي را من دم نياوردم در فراقت سوختم اما دم بر نياوردم از دوريت من هر آن سوختم زخمهايم را باغمت دوختم هر گلي بينم با ياد تو بويم در كدامين گلستان من تو را جويم

ارسال شده توسط mansour در ۳:۰۸ قبل‌ازظهر ۲ نظر:
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest
پست‌های جدیدتر پست‌های قدیمی‌تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: پست‌ها (Atom)

درباره من

mansour
مشاهده نمایه کامل من

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2011 (1)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2010 (1)
    • ◄  نوامبر (1)
  • ◄  2009 (1)
    • ◄  مارس (1)
  • ◄  2007 (3)
    • ◄  اوت (2)
    • ◄  آوریل (1)
  • ▼  2006 (5)
    • ▼  سپتامبر (1)
      • گریه فراق
    • ◄  اوت (2)
    • ◄  مهٔ (1)
    • ◄  مارس (1)
  • ◄  2005 (2)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  نوامبر (1)
  • ◄  2004 (1)
    • ◄  سپتامبر (1)
  • ◄  2003 (54)
    • ◄  نوامبر (3)
    • ◄  اکتبر (9)
    • ◄  سپتامبر (11)
    • ◄  اوت (14)
    • ◄  ژوئیهٔ (13)
    • ◄  ژوئن (4)
زمینه Awesome Inc.. با پشتیبانی Blogger.