۶/۲۷/۱۳۸۲

باز امشب قلبم هوس تورو کرده... باز بهونهء دوریتو میگیره... باز من دیوونه میشم... باز به یادت گریه میکنم...
باز به یاد عشقمون دلم یاد کعبه میکنه..... میعادگاه عشقمون.... همون کوچه خیال... همون خم کوچه رویاهامون...
به یاد باغ خاطرات... قلبم باز هوس تورو کرده... تو منو از زندگیت جدا کردی ولی من حتی نتونستم یادتو از قلبم
جدا کنم... تو خودت رفتی اما یادت آزارم میده... به من زندگی رو یاد دادی ولی با رفتنت زندگی رو ازم گرفتی...
من زندگی رو در نگاه تو دیدم... پس چطور میخوای بدون تو زندگی کنم؟؟؟ تو رفتی ولی غمت هرلحظه قلبم رو بیشتر
از قبل اسیر میکنه... نمیدونم الآن سرت رو شونه های کیه؟ باز داری به کی ابراز عشق میکنی؟ باز به کی میگی که
براش میمیری و بدونش حتی یک لحظه زنده نمیمونی؟؟؟؟؟؟ خدا کنه لا اقل به این یکی وفادار بمونی و اونم تا همیشه با
نو بمونه... از خدا میخوام با هرکی باشی شاد باشی و موفق...

هیچ نظری موجود نیست: